• وبلاگ : انتظار منتظَر
  • يادداشت : نقل حديث يا جعل حديث !!!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمد 
    عزيز دل چرا در يک حديث هر جاي حديث را مي خواهي حذف ميکني و عبارات را در کنار هم مي آوري.ما کجا چنين حديثي داريم که کان الله و لا شي ء معه و هو الان کما کان به آدرسهايي که دادي خودت مرجعه کن. درست است که مي گويند: حب شي ء يعمي و يصم. علامه طباطبائي و طهراني معصوم نيستند اينجا اشتباه کرده اند. اينقدر آسمان و ريسمان بافي نداره

    احتمالا اين دو مورد- از قران مويد حديث مذکور باشد
    يک- هو الحق و مادونه باطل
    حق=آنچه که هست
    باطل=آنچه که نيست
    دو- کل شيء هالک الا وجهه
    جمله اسميه معناي حال دارد
    يعني همين الان هيچ چيزي نيست جز وجه او
    سلام
    بيست خطي اي در پاسخ 7 موردي که فرمودين
    براتون نوشتم موقع ثبت پريد
    شايد ما توفيق ثبت عريضه نداشتيم
    دعا بفرمايين ياعلي
    سلام عليکم جناب حسين زاده .... شمارو جناب محمد عابديني معرفي فرمودن .. موفق و مويد باشيد انشالله ... دعامون بفرماييد
    پاسخ

    عليكم السلام التماس دعا داريم ممنون كه به وبلاگ بنده سر زدي.راستي اسمت؟تو وبلاگت هم نبود.

    سلام دوست بزرگوار
    دربقيه موارد هم اينطوري رد وقبول ميفرمايين؟؟
    دفاع ضعيف وبد از يک مطلب خصوصا مهم حکايت دوست نادان است جسارتا
    من جمله فرمودين:
    بعضي افراد هم تا چند منبع را مي بينند و مطلبي را پيدا نمي کنند اين حکم خود را به همه موارد سرايت داده که در بقيه موارد هم اين مطلب وجود ندارد. به عبارتي ديگر چون آنها نديده اند يعني وجود ندارد، و بقيه افراد را محکوم به اين مي کنند که مطلب بدون سند ذکر کرده، جعل حديث صورت گرفته است !

    اونها هم خواهند گفت برخي افراد تا عالم مشهوري چيزي را حديث ميشمرد کاملا دست وپايشان شل ميشود وشروع به تسامح وتساهل عجيب در موافقت با ان عالم و رو به رد وقبول بي مبناي اسناد ودلالات مياورند.
    الغرض دفاع شما دراين مورد کاملا بي مبناي علمي ست
    حديث ابي الخطاب هم حديث 190 هست وصفحه 188
    حديث شريف ناظر به علم الهي قبل وحين وبعد عالم هست و ارتباطي به کان الله ولم يکن معه شي ندارد
    حديث دوم هم ادرس دقيق تري نه از علامه اينترنت بلکه بررسي کنين و بدين تا متن حديث ابتدا رويت بشه درثاني اثبات بِلَا زَمَانٍ وَ لَا مَکَانٍ ارتباطي به کان الله ولم يکن که بحث اصل وجود وحضور است نداره و قسمت هاي بعدي هم ازين سايت هاي عرفان نظري کپي پيس فرمودين که فرصت رديا قبول اونها بماند براي بعد
    دراخر يه اشاره کنم به دوست خوب مون اقا مرتضي که ادله متعدد ديگري براي اثبات منويات علامه هست که فارغ از اشکالات مطرحه من جمله کل شي هالک الا وجهه ومباحث مشتق که البته درکش چندسالي مطالعه خوب ميخواد لکن شيرينه
    دراخر بگم راه اين مباحث وخداشناسي با هزار سال فلسفه خواني وعرفان نظري خواني بجايي نميرسه راه با عمل است با عمل با عمل است داداش خوبم

    موفق ومويد باشين في امان الله ياعلي.
    پاسخ

    دوست گرامي سلامچند نکته در رابطه با نظرشما وجود دارد.1-احتمالا شما اين مطالب را تا انتها نخوانديد.(در مقام قضاوت بايد تمام مطالب نويسنده خوانده شود بعد نتيجه گيري صورت بگيرد.اين نکاتي که فرموديد در رابطه با قسمت اول و در حقيقت مقدمه بحث بنده بود که اين روايت ظاهرا وجود نداردو بعضي خواسته يا ناخواسته نسبت جعل حديث داده اند.ولي در انتهاي مطلب اين روايت به صورت مستند آمده است.)2-اشکالاتي که شما از دو روايت اول گرفتيد که مربوط به علم الهي است ويا فرموديد بِلَا زَمَانٍ وَ لَا مَکَانٍ ارتباطي به کان الله ولم يکن ندارد،بنده که به اين دو روايت استشهاد نکردم بلکه فقط خواستم بگويم اين دو روايت وجود دارد که البته مطلب ما را ثابت نمي کند.3-اصل روايت در انتها آورده شده تحت عنوان معيت رتبيه لطفا يکبار ديگر به مطالب رجوع بفرماييد و تا آخر مطالعه کنيد.4-اينکه فرموديد بقيه مطالب را از سايتهاي عرفاني کپي کرده ايد هم حمل بر اين مي کنم که تا آخر مطالعه نفرموديد.اين مطالب را در اينترنت سرچ بفرماييد اگر پيدا کرديد حق با شماست!5-اينکه فرموديد ادله متعدد ديگري براي اثبات منويات علامه هست اين مطلب ربطي به بحث ما ندارد. بحث بنده اين بود که نسبت جعل حديث صحيح نيست.والا هم اين حديث و هم آيات و روايات ديگري دليل بر فرموده علامه و امثال اوست.6-و اينکه فرموديد اين مباحث وخداشناسي با هزار سال فلسفه خواني وعرفان نظري خواني بجايي نميرسه... بايد به شما دوست بزرگوار بگويم که اگر فقط عمل کافي بود قرآن مردم را اين همه سفارش به تفکر نمي کرد.اين همه روايات معرفتي وارد نمي شد. اصلا اگر عمل کافي بود تبليغ دين و اثبات خداو نبوت و ممکن نمي شد. 7-مطلب آخر هم اينکه شما خود مي گوييد دفاع بد و بي مورد پس در مقابل نبايد به همين سادگي چيزي را رد کنيد اگر دليل داريد بفرماييد والا نسبت دوست نادان از روي .... ما دفاع با تسامح وتساهل نداريم اصلا ما از علامه دفاع نکرديم بلکه گفتيم اين حديثي که علامه ره ذکر کرده در منابع روايي وجود دارد.التماس دعا مؤيد باشيد.
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ شنبه 15 بهمن 90 نوشته (نقل حديث يا جعل حديث !) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام با تشكر از لطف ما مؤيد باشيد.