سفارش تبلیغ
صبا ویژن



هر گاه خداوند خیر بنده ای بخواهد، او را در دین آگاه می کند و راه راست را به او نشان می دهد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

شرح حدیث \کسی که از زن اطاعت کند\

 

در پست 146 حدیثی از پیامبر ص از کتاب خصال صدوق نقل کردم که گویا باید در مورد آن توضیحی داده شود:

این توضیح از کتاب دکتر سید جواد مصطفوى نقل شده است.
عبدالله کاهلى گوید: به حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام ) عرض ‍ کردم : زن من با زن ابن مارد به تعزیه اى مى روند و من آنها را منع مى کنم . همسرم مى گوید: اگر رفتن به این مجالس حرام است ، ما را نهى کن تا دیگر نرویم ؛ ولى اگر حرام نیست ، چرا ما را نهى مى کنى ؟ اگر ما به این مجالس ‍ نرویم ، وقتى کسى از ما بمیرد، هیچکس به خانه ما نخواهد آمد. حضرت فرمود: درباره حقوق مومنین بر یکدیگر از من سوال مى کنى ؟ پدرم امام صادق (علیه السلام ) مادر من وام فروه (خواهرم یا جده مادریم ) را مى فرستاد تا در این گونه مجالس بروند و حقوق اهل مدینه را ادا کنند. وسائل ، ج 2، ص 890

پیداست که سوال و جواب در این روایت ، مربوط به تمام مجالس ‍ خانوادگى است که زنان در آن شرکت مى کنند و اختصاصى به مجلس عزا ندارد و سخن از رفت و آمدهاى مسلمین با یکدیگر است ، به هر عنوانى که باشد و این که هر رفتنى ، آمدنى دارد و چنانکه دیگران به مجالس شما مى آیند، شما هم به مجالس آنها بروید و این حکم اختصاصى به مردان ندارد، بلکه از پاسخ امام (علیه السلام ) دانسته مى شود، اگر زنى از اهل مدینه مریض مى شد یا مثلا از مکه برمى گشت ، یا مى مرد، حضرت همسرش را با ام فروه مى فرستاد، به منزل آنها بروند، اگر چه بیگانه باشند و اگر چه دعوت نکرده باشند، زیرا در این باره حضرت به اداء حقوق اهل مدینه استشهاد فرموده است یعنى حقوق مردان و زنان مومن بر یکدیگر به علاوه حق همسایه و فامیل .
مرحوم شیخ حر عاملى در جلد اول وسائل ، ص 375 احادیثى نقل مى کند به این مضمون که زنان را نباید اجازه داد تا به مجاس عزا و عروسى و حمام بروند و لباس نازک بپوشند، سپس در آخر خودش مى گوید: (( در احادیث مربوط به جنازه و تجارت انشاء الله خواهیم گفت که آن احادیث دلالت دارد بر اینکه : جایز است زنان به مجالس عزا و ادا حقوق مسلمین و مجالس ‍ نوحه گرى و تشییع جنازه بروند و اینکه حضرت فاطمه (علیها السلام ) و زنان ائمه ، به این مجالس مى رفته اند و این دلیل است بر آنچه ما در عنوان بحث گفتیم . )) (که حرمت بیرون رفتن زن از خانه در صورتى است که شک و تهمت و مفسده ئى در کار باشد) یعنى وضع لباس و اخلاق زن مورد شک و تردید باشد یا وضع زمان به گونه ئى باشد که آن زن یا شوهر مورد تهمت قرار گیرند یا جوانان هرزه بى بند و بار، در راه باشند یا در مجلس حرامى انجام گیرد و نهى از منکر ممکن نباشد و امثال این امور. 



کلمات کلیدی : رفتن زن به مراسم عروسی و عزا-اطاعت از زن

[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 90/11/16:: 12:33 صبح
نقل حدیث یا جعل حدیث !!!

نقل حدیث یا جعل حدیث!!!

کان الله و لم یکن معه شی و الان کما کان

این مطلب در جواب یک شبهه ای است که در یک تالار گفتگو دیدم.مطلب این بود که به علامه طباطبایی ره نسبت جعل حدیث داده بودند!

شخصی بی اطلاع ادعا کرده بود که علامه ره در کتاب رسائل توحیدی خود حدیثی آورده است که در مجامع روایی شیعه وجود ندارد.ولی او به این مطلب توجه ندارد که پیدا نکردن دلیل بر نبودن نیست.قصد تو که اهانت است بدون جستجو نسبت می دهی که جعل حدیث صورت گرفته است. ولی این مطالبرا مطالعه کن تا بفهمی اشتباه کرده ای.

با بررسی ها و جستجوهایی که انجام شد این روایت در مجامع روایی وجود ندارد. البته قسمت اول این روایت کان الله و لم یکن معه شئ روایت است ولی دنباله آن چیز دیگری است.

أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ کَانَ اللَّهُ وَ لَا شَیْ‏ءَ غَیْرُهُ وَ لَمْ یَزَلْ عَالِماً بِمَا کَوَّنَ فَعِلْمُهُ بِهِ قَبْلَ کَوْنِهِ کَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ مَا کَوَّنَ(توحید، ص 145-بحار الأنوار،  ج 54 ،ص 162)

و یا صدر روایت چیزی است ولی ذیل آن وَ هُوَ الْآنَ کَمَا کَانَ دارد.

وَ مَا رَوَاهُ عَنْ أَبِی إِبْرَاهِیمَ ع أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یَزَلْ بِلَا زَمَانٍ وَ لَا مَکَانٍ وَ هُوَ الْآنَ کَمَا کَانَ(توحید ،ص 179 –بحار الانوار ،ج 54 ،ص 284)

فیض کاشانی در کتاب کلمات مکنونه عبارت ألان کما کان را حدیث نمی داند بلکه می گوید:

جنید که حدیث «کان اللّه و لم یکن معه شى‏ء» شنید گفت: ألان کما کان و همانا این ضمیمه در حدیث مندرج است

«و کان اللّه» در آن از قبیل «و کان اللّه علیما حکیما» است. (کلمات مکنونة من علوم أهل الحکمة و المعرفة، النص، ص 33)

بعضی افراد هم تا چند منبع را می بینند و مطلبی را پیدا نمی کنند این حکم خود را به همه موارد سرایت داده که در بقیه موارد هم این مطلب وجود ندارد. به عبارتی دیگر چون آنها ندیده اند یعنی وجود ندارد، و بقیه افراد را محکوم به این می کنند که مطلب بدون سند ذکر کرده، جعل حدیث صورت گرفته است !

اما علامه طباطبایی (ره) به این روایت استناد کرده است.

ایشان روایت را از حضرت موسى بن جعفر (ع) که در توحید صدوق آمده نقل می کند.
کان الله و لا شى معه ، و هو الان کما کان.

خداوند (از ازل ) بوده و چیزى همراه او نبود و اکنون نیز چنین است . (رسائل توحیدى، ص 22) 

همچنین در جواب سوالی از معنای کان الله و لم یکن معه شی فرموده است:
این روایت را مرحوم شیخ صدوق در کتاب توحید از حضرت موسی بن جعفر نقل نموده و در ذیل آن آمده است:  هو الان کما کان. 1

همچنین محمد حسین طهرانی نیز در خصوص استادش چنین گفته است:

حضرت استاذنا العلامة آیة الله طباطبائی قدس الله نفسه الشریفه در کتاب توحید نسخه خطی حقیر ص 6 آورده اند که: کما فی حدیث موسی بن جعفر علیهما السلام: کان الله و لا شی معه و هو الان کما کان(روح مجرد، ص 192)

همچنین ملاصدرا این روایت را در مواردی در اسفار ذکر کرده البته بدون ذکر منبع روایت و عدم اشاره به روایت بودن آن.

ایشان در تفسیر خود بر قرآن این روایت را ذکر می کند که اصل روایت از پیامبر (ص) است.

(کان الله و لم یکن معه شئ )و موسی بن جعفر (ع) در ادامه روایت می فرماید و الآن کما کان.

و معنى رجوع الکل الیه سبحانه ألا انه بکل شی‏ء محیط- فانتبه یا ممکور حتى تشاهد ... معنى قوله تعالى أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ حیث قال جل من قائل: «تصیر»- بالصاد- و لم یقل: «تسیر»- بالسین-.

قال علیه السّلام: «کان اللّه و لم یکن معه شی‏ء» لما ذکر هذا النبوی عند أبى ابراهیم موسى ابن جعفر علیهم أفضل الصلوات الزکیات. قال: «الآن کما کان(تفسیر القرآن الکریم (صدرا)، ج‏3، ص 503)

معیت رتبیه

عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى کَانَ وَ لَا شَیْ‏ءَ غَیْرُهُ نُوراً لَا ظَلَامَ فِیهِ وَ صَادِقاً لَا کَذِبَ فِیهِ وَ عَالِماً لَا جَهْلَ فِیهِ وَ حَیّاً لَا مَوْتَ فِیهِ وَ کَذَلِکَ هُوَ الْیَوْمَ وَ کَذَلِکَ لَا یَزَالُ أَبَدا(توحید صدوق،ص 141- بحار الأنوار،  ج 54 ،ص 86)

کان تامه است و جمله لَا شَیْ‏ءَ غَیْرُهُ عطف برآن و جمله نُوراً لَا ظَلَامَ فِیهِ وَ صَادِقاً لَا کَذِبَ فِیهِ وَ عَالِماً لَا جَهْلَ فِیهِ وَ حَیّاً لَا مَوْتَ فِیهِ حال برای الله است.

و جمله کَذَلِکَ هُوَ الْیَوْمَ وَ کَذَلِکَ لَا یَزَالُ أَبَدا به کان الله ولا شئ غیره بر می گردد .

کَانَ وَ لَا شَیْ‏ءَ غَیْرُهُ شیء اطلاق دارد و شامل قدیم و حادث می شود، که عالم یا حادث است و یا قدیم که در هر دو صورت شی شامل آن می شود.

پس این روایت وجود دارد و این طور نیست که امثال علامه طباطبایی ره بدون استناد حدیثی را نقل کرده باشد.



کلمات کلیدی : محمد حسین طباطبایی و جعل حدیث-جواب جعل حدیث علامه

[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 90/11/15:: 3:1 صبح
امید داشتن

 ...عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ کُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَى مِنْکَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ ع خَرَجَ یَقْتَبِسُ لِأَهْلِهِ نَاراً فَکَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَجَعَ نَبِیّاً وَ خَرَجَتْ مَلِکَةُ سَبَإٍ فَأَسْلَمَتْ مَعَ سُلَیْمَانَ وَ خَرَجَ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ یَطْلُبُونَ الْعِزَّةَ لِفِرْعَوْنَ فَرَجَعُوا مُؤْمِنِین(امالی صدوق ص 178)

على (ع) فرمود در ناامیدى امیدت بیشتر باشد نسبت به جایی که امید زیادی داری. موسى بن عمران (ع) رفت براى خاندانش آتش آرد خداى عز و جل با او سخن گفت و با مقام نبوت برگشت، ملکه سبا از کشور خود بیرون رفت و بشرف اسلام و همسرى سلیمان (ع) رسید، جادوگران مصر رفتند عزتى از فرعون بدست آرند و بشرف ایمان رسیدند.



کلمات کلیدی : امید-نا امیدی-ترجو-ارجی

[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 90/11/2:: 11:16 صبح
چهار انگشتر امیر المؤمنین (ع)

امیر المؤمنین (ع) چهار انگشتر داشت

عبد خیر مى‏گوید: امیر المؤمنین على (ع) چهار انگشتر داشت که به انگشت مى‏کرد: انگشتر یاقوت براى بزرگواریش و انگشتر فیروزه براى پیروزیش و انگشترى از آهن چینى براى قوتش و انگشتر عقیق براى حفظش، نوشته روى انگشتر یاقوت عبارت بود از: «لا اله الا اللَّه الملک الحق المبین» و نوشته روى انگشتر فیروزه چنین بود: «اللَّه الملک الحق» و نوشته روى انگشتر آهن چینى چنین بود «العزّة لله جمیعا» و نوشته روى انگشتر عقیق در سه سطر چنین بود: «ما شاء اللَّه، لا قوة الا بالله، استغفر اللَّه»(خصال-باب خصلتهای چهارگانه)

 



کلمات کلیدی : انگشترهای امام علی ع-فیروزه-عقیق-آهن چینی، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی

[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 90/10/27:: 7:13 عصر
کسی که از زن اطاعت کند!!!

مجازات کسى که در چهار چیز از زنش اطاعت کند

 انس بن محمد از پدرش و او از امام صادق (ع) و او از پدرانش از على (ع) نقل مى‏کند که پیامبر خدا (ص) در وصیّتى به او فرمود: یا على، هر کس زنش را اطاعت کند، خدا او را در آتش جهنم سرنگون مى‏سازد، على (ع) گفت: این اطاعت چیست؟
فرمود: به او اجازه دهد که به حمام‏ها و عروسى‏ها و عزاها برود و لباس نازک بپوشد.

امام صادق (ع) و او از پدرانش از على (ع) نقل مى‏کند که فرمود: هر کس زنش را در چهار چیز اطاعت کند، خداوند او را بر روى دماغش وارد آتش مى‏کند، گفته شد: آنها کدامند؟ فرمود: در پوشیدن لباس نازک و رفتن به حمام‏ها و عروسى‏ها و عزاها.(خصال شیخ صدوق ره-خصلتهای چهار گانه)



کلمات کلیدی : روایت چهارگانه-اطاعت از زن-لباس نازک-رفتن به عروسی، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی

[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 90/10/27:: 7:6 عصر
اعمال شب و روز عرفه

شب نهم از شب‎های متبرک و شب مناجات با قاضى الحاجات است و توبه در آن شب مقبول و دعا در آن مستجاب است. عبادت در این شب، اجر صد و هفتاد سال عبادت را دارد. براى شب عرفه چند عمل وارد شده است:

1- دعایی که با با این عبارت آغاز می‎شود، خوانده شود اَللّهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوى وَ مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوى وَ عالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ وَ مُنْتَهى کُلِّ حاجَةٍ یا مُبْتَدِئاً که روایت شده هر کس آن را در شب عرفه یا در شب‎هاى جمعه بخواند خداوند او را بیامرزد.

2- [به نقل کفعمى ] تسبیحات عشر را که در اعمال روز عرفه آمده است را هزار مرتبه خوانده شود .

3- دعاء اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَیَّاَ را که در روز عرفه و شب و روز جمعه نیز وارد است، خوانده شود.

4- زیارت امام حسین علیه السلام .

 

اعمال روز عرفه

روز نهم روز عرفه و از اعیاد عظیمه است اگرچه به اسم عید نامیده نشده است . عرفه روزى است که حق تعالى بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فرا خوانده و سفره های جُود و احسان خود را براى ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و رانده‎تر و خشمناک‎ترین اوقات خواهد داشت و روایت شده که حضرت امام زین العابدین علیه السلام در روز عرفه صدای سائلی را شنید که از مردم تقاضای کمک مى‎نمود. امام به او فرمود: واى بر تو آیا در این روز از غیر خدا تقاضا مى‎کنى؟ حال آن که در این روز امید مى‎رود که بچه‎هاى در شکم هم از فضل خدا بی نصیب نمانند و سعید شوند.

براى این روز اعمالی ذکر شده است:

1- غسل که مستحب است قبل از زوال انجام شود .

2- زیارت امام حسین علیه السلام ،

که از هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد بالاتر است و احادیث، در کثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر کسى توفیق یابد که در این روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد ثوابش کمتر از کسى که در عرفات است نیست.

3- بعد از نماز عصر پیش از آن که مشغول به خواندن دعاهاى عرفه شود در زیر آسمان دو رکعت نماز بجا آورد و نزد حق تعالى به گناهان خود اعتراف و اقرار کند تا به ثواب عرفات رستگار شود و گناهانش آمرزیده گردد. پس چون وقت زوال شد زیر آسمان رَوَد و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به عمل آورد و چون فارغ شود دو رکعت نماز اقامه کند. در رکعت اوّل بعد از حمد، توحید و در دوم بعد از حمد، قُل یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ خوانده شود. و بعد از آن چهار رکعت نماز گزارد که در هر رکعت بعد از حمد، توحید پنجاه مرتبه بخواند. که این نماز، همان نماز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است .

4- شیخ کفعمى در مصباح فرموده مستحب است روزه روز عرفه براى کسى که ضعف پیدا نکند و مانع دعا خواندن او نشود.

5- مستحب است غسل پیش از زوال و زیارت امام حسین علیه السلام در روز و شب عرفه .

6- تسبیحات حضرت رسول صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله در روز عرفه 

که در ذیل می‎آید:

سُبْحانَ الَّذى فِى السَّمآءِ عَرْشُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الاَْرْضِ حُکْمُهُ

منزه است خدایى که در آسمان است عرش او منزه است خدایى که در زمین است فرمان و حکمش

سُبْحانَ الَّذى فِى الْقُبوُرِ قَضآؤُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْبَحْرِ سَبیلُهُ

منزه است خدایى که در گورها قضا و فرمانش جارى است منزه است خدایى که در دریا راه دارد

سُبْحانَ الَّذى فِى النّارِ سُلْطانُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ

منزه است خدایى که در آتش دوزخ سلطنتش موجود است منزه است خدایى که در بهشت رحمت او است

سُبْحانَ الَّذى فِى الْقِیمَةِ عَدْلُهُ سُبْحانَ الَّذى رَفَعَ السَّمآءَ سُبْحانَ

منزه است خدایى که در قیامت عدل و دادش برپا است منزه است خدایى که آسمان را بالا برد منزه است خدایى

الَّذى بَسَطَ الاْرْضَ سُبْحانَ الَّذى لا مَلْجَاَ وَلا مَنْجا مِنْهُ اِلاّ اِلَیْهِ پس

که زمین را گسترد منزه است خدایى که ملجا و پناهى از او نیست جز بسوى خودش * *

بگو سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ صد مرتبه و بخوان

منزه است خدا و حمد از آن خدا است و معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر از توصیف است  .

7- سوره توحید صد مرتبه و آیة الکرسى صد مرتبه و صلوات بر محمّد و آل محمّد صد مرتبه خوانده شود و دعای ذیل خوانده شود:

لااِلهَاِلا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیى وَ یُمیتُ

معبودى جز خدا نیست یگانه اى که شریک ندارد پادشاهى خاص او است و از آن او است حمد زنده کند و بمیراند

وَیُمیتُ وَیُحْیى وَهُوَ حَىُّ لا یَموُتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلى کُلِّشَىْءٍ َقدیرٌ

و بمیراند و زنده کند و او است زنده اى که نمیرد هرچه خیر است بدست او است و او بر هر چیز توانا است.

ده مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ وَ اَتوُبُ اِلَیْهِ

آمرزش خواهم از خدایى که معبود بحقى جز او نیست که زنده و پاینده است و بسویش توبه کنم

ده مرتبه یا اَللّهُ ده مرتبه یا رَحْمنُ ده مرتبه یا رَحیمُ ده مرتبه یا بَدیعَ

اى خدا * اى بخشاینده * اى مهربان  * اى پدیدآرنده

السَّمواتِ وَالاْرْضِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ ده مرتبه یا حَىُّ یا قَیُّومُ ده

آسمانها و زمین اى صاحب جلالت و بزرگوارى * اى زنده و اى پاینده*

مرتبه یا حَنّانُ یا مَنّانُ ده مرتبه یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ ده مرتبه امینَ ده مرتبه

اى پرعطا اى پرنعمت * اى که معبودى جز تو نیست * اجابت کن  *

  8- ذکر صلوات از حضرت صادق علیه السلام

 اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ یا مَنْ هُوَ اَقْرَبُ اِلَىَّ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ یا

 خدایا از تو خواهم اى کسى که او نزدیکتر است به من از رگ گردن اى

مَنْ یَحوُلُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ یا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الاَْعْلى وَبِالاُْفُقِ

که حائل شود میان انسان و دلش اى که او در دیدگاه اعلى است و در افق

الْمُبینِ یا مَنْ هُوَ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى یا مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ

آشکارى است اى که او بخشاینده است و بر عرش استیلا دارد اى که نیست مانندش

شَىْءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ محمد

چیزى و او شنوا و بینا است از تو خواهم که درود فرستى بر محمد و آل محمد .

و بخواه حاجت خود را که برآورده خواهد شد انشاءالله تعالى پس بخوان این صَلَوات را که از حضرت صادق علیه السلام منقول است که هر که بخواهد مسرور کند محمّد و آل محمّد را در صَلَوات بر ایشان بگوید:

اَللّهُمَّ یا اَجْوَدَ مَنْ اَعْطى وَ یا خَیْرَ

خدایا اى بخشنده ترین عطابخشان و اى بهترین

مَنْ سُئِلَ وَیا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى

درخواست شدگان و اى مهربانترین کسى که از او مهربانى جویند خدایا درود فرست بر محمد و آلش در

الاَْوَّلینَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الاَّْخِرینَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ

زمره پیشینیان و درود فرست بر محمد و آلش در زمره پسینیان و درود فرست بر محمد

و َآلِهِ فِى الْمَلاَءِ الاَْعْلى وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الْمُرْسَلینَ

و آلش در ساکنین عالم بالا و درود فرست بر محمد و آلش در زمره مرسلین

اَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً وَآلَهُ الْوَسیلَةَ وَالْفَضیلَةَ وَالشَّرَفَ وَالرِّفْعَةَ

خدایا عطا کن به محمد و آلش مقام وسیله و فضیلت و شرف و رفعت

وَالدَّرَجَةَ الْکَبیرَةَ اَللّهُمَّ اِنّى آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

و درجه بلند خدایا من ایمان آوردم به محمد صلى الله علیه و آله

وَلَمْ اَرَهُ فَلا تَحْرِمْنى فِى الْقِیمَةِ رُؤْیَتَهُ وَارْزُقْنى صُحْبَتَهُ وَ تَوَفَّنى

با اینکه او را ندیده ام پس در روز قیامت از دیدارش محرومم مفرما و مصاحبت و همنشینى او را روزیم فرما

عَلى مِلَّتِهِ وَاسْقِنى مِنْ حَوْضِهِ مَشْرَباً رَوِیّاً سآئِغاً هَنَّیئاً لا اَظْمَاءُ

و بر کیش او بمیرانم و بنوشانم از حوض او (حوض کوثر) نوشاندنى سیراب و جانبخش و گوارا که

بَعْدَهُ اَبَداً اِنَّکَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ اَللّهُمَّ اِنّى آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى

پس از آن هرگز تشنه نشوم که براستى تو بر هرچیز توانایى خدایا من ایمان آورده ام به محمد صلى

اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلَمْ اَرَهُ فَعَرَِّفْنى فِى الْجِنانِ وَجْهَهُ اَللّهُمَّ بَلِّغْ مُحَمَّداً

الله علیه وآله و او را ندیده ام پس در بهشت رویش را به من نشان ده خدایا برسان به محمد

صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ مِنّى تَحِیَّةً کَثیرَةً وَ سَلاماً .

صلى الله علیه و آله از جانب من تحیتى بسیار و سلامى .

9- دعای ام داود خوانده شود .

10- این تسبیح را که ثواب آن بسیار است گفته شود:

 سُبْحانَ اللّهِ قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ بَعْدَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ مَعَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ

منزه باد خدا پیش از هر کس و منزه باد خدا پس از هرکس و منزه باد خدا با هرکس و منزه باد

اللّهِ یَبْقى رَبُّنا ویَفْنى کُلُّ اءَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ تَسْبیحَ

خدا که باقى ماند پروردگار ما و فانى شود هرکس و منزه باد خدا تنزیهى که فزونى گیرد بر تسبیح

الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً کَثیراً قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ

تسبیح گویان فزونى بسیارى پیش از هرکس و منزه باد خدا تنزیهى که فزونى گیرد بر

تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً کَثیراً بَعْدَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً

تسبیح تسبیح گویان فزونى بسیارى پس از هرکس و منزه باد خدا تنزیهى که

یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً کَثیراً مَعَ کُلِّ اَحَدٍ وَ سُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحِینَ

فزونى گیرد بر تسبیح تسبیح گویان فزونى بسیار با هر کس ، و منزه باد خدا تنزیهى که فزونى گیرد بر تسبیح تسبیح گویان

فَضْلاً کَثیراً لِرَبِّنَا الْباقى وَیَفْنى کُلُّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً لا یُحْصى وَلا یُدْرى وَلا یُنْسى وَلا

برترى بسیارى براى پروردگار ما که باقى ماند و جز او فانى شودهر کس و منزه باد خدا تنزیهى که به شماره در نیاید و دانسته نشود و فراموش نگردد و

یَبْلى وَلا یَفْنى وَلَیْسَ لَهُ مُنْتَهى وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً یَدوُمُ

کهنه نشود و فنا نپذیرد و انتهایى برایش نباشد و منزه باد خدا تنزیهى که دوام داشته باشد

بِدَوامِهِ وَیَبْقى بِبَقآئِهِ فى سِنِى الْعالَمینَ وَشُهوُرِ الدُّهوُرِ وَاَیّامِ

به دوام او و باقى ماند به بقاى او در طول سالهاى این جهان و سایر جهانیان و ماههاى این روزگار و هر روزگار و روزهاى

الدُّنْیا وَساعاتِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ وَسُبْحانَ اللّهِ اَبَدَ الاَْبَدِ وَمَعَ الاَْبَدِ مِمّا

دنیا و ساعات شب و روز و منزه باد خدا تا جاویدان است جاوید و همراه با جاوید بدانسان که

لا یُحْصیهِ الْعَدَدُ وَلا یُفْنیهِ الاَْمَدُ وَلا یَقْطَعُهُ الاَْبَدُ و َتَبارَکَ اللّهُ

شماره اش نتوان کرد و زمان و مدت آنرا به فنا نکشاند و قطعش نکند ((هرگز)) و بزرگ است خدا

اَحْسَنُ الْخالِقینَ پس بگو: وَالْحَمْدُ لِلّهِ قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ وَالْحَمْدُ لِلّهِ بَعْدَ کُلِّ

بهترین آفریدگان * و ستایش خاص خدا است پیش از هرکس و ستایش از آن او است پس از هر

اَحَدٍ تا آخر دعا لکن بجاى هر سُبْحانَاللّهِ الْحَمْدُلِلّهِ بگو و چون به اَحْسَنُ

کس * منزه است خدا و ستایش خاص خداست  * بهترین

الْخالِقینَ رسیدى بگو: لا اِلهَ اِلا اللّهُ قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ تا به آخر بجاى سُبْحانَ اللّهِ

آفریدگان * معبودى نیست جز خدا پیش از هرکس * منزه است خدا

لا اِلهَ اِلا اللّهُ مى گوئى و بعد از آن بگو: وَاللّهُ اَکْبَرُ قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ تا به آخر که بجاى

جز او خدایى نیست * و خدا بزرگتر است از توصیف پیش از هر کس *

سُبْحانَ اللّهِ اَللّهُ اَکْبَرُ مى گوئى پس مى خوانى دعاى : اَللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاءَ وَتَهَیَّاءَ را که

منزه است خدا و خدا بزرگتر است از توصیف

11- دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه خوانده شود.

12- در آخر روز عرفه این دعا خوانده شود :

یا رَبِّ اِنَّ ذُنُوبى لا تَضُرُّکَ وَاِنَّ مَغْفِرَتَکَ لى لا تَنْقُصُکَ فَاَعْطِنى ما لا

پروردگارا همانا گناهان من زیانى به تو نزند و محققاً آمرزش تو از من نقصانى به تو نرساند پس عطا کن به من

یَنْقُصُکَ وَاغْفِرْ لى ما لایَضُرُّکَ و ایضا بخوان : اَللّهُمَّ لا تَحْرِمْنى خَیْرَ ما

آنچه را نقصانت نرساند و بیامرز برایم آنچه را زیانت نزند * خدایا محرومم مکن از آن خیرى که

عِنْدَکَ لِشَرِّ ما عِنْدى فَاِنْ اَنْتَ لَمْ تَرْحَمْنى بِتَعَبى وَ نَصَبى فَلا

نزد تو است بخاطر آن شرى که در پیش من است پس اگر تو به رنج و خستگیم رحم نمى کنى پس

تَحْرِمْنى اَجْرَ الْمُصابِ عَلى مُصیبَتِهِ

محرومم مدار از پاداش مصیبت دیده اى بر مصیبتش .

13- دعای مشلول خوانده شود.

 

منبع:

مفاتیح الجنان



کلمات کلیدی : اعمال عرفه
اعمال شب عرفه روز عرفه
، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی

[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 90/8/14:: 4:34 عصر
زیارت امام رضا علیه السلام

امام باقر(علیه السلام)، از جدّش، از امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل کرده است که پیامبر(ص) فرمود: پاره اى از پیکر من در خراسان دفن خواهد شد، هر گرفتارى که او را زیارت کند، خدا ناراحتى او را برطرف سازد، و هر گنهکارى که به زیارت او رود، خداوند گناه او را ببخشد.
عیون اخبار الرضا(ع) 2:257؛ امالى صدوق:119
2 ـ ابوهاشم جعفرى گوید: از امام جواد(علیه السلام) شنیدم که فرمود: میان دو کوه طوس، پاره اى است که آن را از بهشت ستانده اند، هر که بدان جا درآید، روز رستاخیز از آتش ایمن خواهد ماند
. عیون اخبارالرضا(ع) 2:256
3 ـ حسین بن زید گوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که مى فرمود: مردى از نسل فرزندم موسى ، قیام خواهد کرد که همنام امیرالمؤمنین(علیه السلام) است و در سرزمین طوس که در خراسان است، دفن خواهد شد... او در همان جا با زهر کشته مى شود و غریبانه به خاکش مى سپارند. هر که او را با معرفت زیارت کند، خداوند او را همسان کسانى که پیش از پیروزى ، بخشش و پیکار کرده باشند، پاداش خواهد داد.
عیون اخبارالرضا(ع) 2:255؛ امالى صدوق 118.
4 ـ بزنطى گوید: از امام رضا(علیه السلام) شنیدم که فرمود: هر یک از دوستان من که عارفانه به دیدار من آید، من خود در روز رستاخیز از او شفاعت کنم.
امالى صدوق 119.
5 ـ امام رضا(ع) فرمود: هر کس که دورى سفر را بر خود بپذیرد و به زیارت من آید، من در روز قیامت در سه جایگاه به نزد او خواهم شتافت تا او را از تنگنا به در آورم: آن جایى که نامه اعمال دست به دست مى شود، در صراط، و هنگام سنجش اعمال. خصال 1:109؛ امالى صدوق 121.
6 ـ هروى گوید: امام رضا(علیه السلام) وارد بارگاهى شد که هارون را آن جا در خاک نهاده بودند، در کنار گور او با دست خویش خطى بر زمین کشید و فرمود: این تربت من است که در آن دفن مى شوم و خدا این جا را محل آمدوشد پیروان و دوستداران من خواهد ساخت. هر زائرى که به دیدار من آید و هر مسلمانى که بر من سلام دهد، با شفاعت ما اهل بیت، بخشش و رحمت خداوندى را از آن خود خواهد کرد.
عیون اخبارالرضا(ع) 2:136.
7 ـ عبدالعظیم حسنى گوید: به امام جواد(علیه السلام) عرض کردم: من میان زیارت قبر جدّتان امام حسین(علیه السلام) و زیارت بارگاه پدرتان در طوس حیران مانده ام، شما چه مى گویید؟ فرمود: اندکى درنگ کن! سپس به خانه رفت و در حالى که گونه هایش آغشته به اشک بود، بیرون آمد و فرمود: زائران بارگاه امام حسین(علیه السلام) فراوان اند و زائران قبر پدرم در طوس اندک.
عیون اخبارالرضا 2:256.
8 ـ صقر بن دلف گوید: از سرورم امام هادى (علیه السلام) شنیدم که فرمود: هر که به درگاه خداوند نیازى دارد، قبر جدّم امام رضا(علیه السلام) در طوس را بدین سان زیارت نماید که نخست غسل کند، در بالاسر دو رکعت نماز بگزارد و در قنوت حاجت خویش را بر زبان آورد... اگر در خواسته اش معصیت یا بریدن از خویشان نباشد، مستجاب خواهد شد؛ زیرا جاى قبر آن حضرت پاره اى از بهشت است و هر مؤمنى که آن را زیارت کند، خدا او را از آتش رهایى بخشد و در سراى امنیت جاى دهد.
عیون اخبارالرضا(ع) 2:262؛ امالى صدوق 588



کلمات کلیدی : زیارت امام رضا-فضیلت زیارت، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی

[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 90/7/16:: 11:6 صبح
احادیثی از امام رضا علیه السلام

 چهل حکمت رضوى
نظم اشعار از على باقرزاده (بقا)

1 ـ مِن اَخلاقِ الاَنبیاء التَّنّظُّف

نظافت موجب پاکى جسم است         نظافت مایـه آرام جـان است
امـام هشتمین فرمود بـا خلق            نظـافت شیـوه پیغمبران است

2 ـ صاحِبُ النّعمَةِ یَجِبُ ان یُوَسِّعَ عَلى عِیالِهِ

توانگر را بوَد واجب که بخشد          زن و فـرزند را از مال دنیـا
دهـد وسـعت به امر زندگانى          بـه شـکر نعـمت حى ّ تـوانا

3 ـ مَن لَم یَشکُرِ المُنعِمَ مِن المَخلوقین لَم یَشکُر اللهَ عزّوجلّ

شـنیده ام که علـى بن موسـى کاظم               خدیو طوس، بفـرمـود نکته اى زیبـا
کسى که نیکویى خلق را نداشت سپاس          نکـرده است سپـاس خداى بـى همتـا

4 ـ الایمانُ اداءُ الفرائضِ و اجتِنابُ المَحارِم

فرمود رضــ ا امام هشتم:          انجام فرائــ ض است ایمان
دورى ز محرّمات و زشتى            پرهیز ز ناصواب و عصیان

5 ـ لَم یَخُنکَ الاَمین، وَ لکِن ائتَمَنتَ الخائِنَ

کسى که بیـم ندارد ز کردگار علیم         وِرا به خدمت خلق خدا مکن تعیین
امین نکرده خیانت، تو از ره غفلت            امین شمـرده خیـانت شعار بدآیین

6 ـ الصَّمتُ بابٌ مِن ابوابِ الحِکمة

زبـان تو گـر تحـت فرمان نباشد                          خموشـى گزیـن، تا نیفتى به ذلـّت
على بن موسـى الرضا راست پندى :          سکوت است بابـى ز ابواب حکمت

7 ـ الاَخُ الاَکبرُ بِمنزِلةِ الاَب

برادر چو دانا و شد و آزموده          وِرا با پـدر مـى شمارش برابر
بگفتـا امـام بحق، نور مطلق          به جاى پـدر هست، مهتر برادر

8 ـ صدیقُ کُلِّ امْرِئٍ عَقلُهُ و عَدُوُّه جَهلُهُ

بــ ه نزدیـک نـادان بـوَد تـار گیتى                  ز دانـش بکـن گـیتـى تـار روشـن
بفرمود فرزنـد موســ ى بـن جعفـر:          تو را عقل یار است و جهل است دشمن

9 ـ التَّوَدُّدُ الى النّاسِ نِصْفُ العَقلِ

همیشـه در پـى تیـمـار بینـوایان باش              کمک به خلق، ز کردار خـالق احـد است
امام راست در این رهگذر، کلامى نغـز:          که در معاشرت خلق، نیمى از خرد است

10 ـ التَوَکُلُ اَن لاتَخافَ اَحداً اِلاّ اللهَ

بزن بـر لطـف حق دست توکل          کـه لطف ایـزدى باشد تو را بس
توکـل آن بـوَد کـاندر دو عالم              به غیر حق نـترسى از دگر کس

11 ـ اَفْضَلُ ما توصَلُ به الرَّحِمِ کفُّ الاَذى عَنْها

فرمـود رضـا ولـى ّ مـطـلق                 گنجینـه علم و فضل و احسـان
بهتر صلـه رحـم به گیتى است          خـوددارى از گـزنـد ایشـان

12 ـ اَحسَنُ النّاسِ مَعاشاً مَن حَسُنَ معاشُ غیرِهِ فى معاشِه

بهتـرین رهـرو به راه زندگـى است          آن که همچـون شمع روشنگـر بـوَد
مردمـان در پرتـوش راحـت زینـد                زندگـى در خـدمتش بـهتـر بــ وَد

13 ـ العَقلُ حِباءٌ مِنَ اللهِ و الادَبُ  کُلْفَة

رضـا سبـط پاک رسـول امین                  که نتـوان سـر از خدمتش تافتن
بگفتا: خرد بخشش ایـزدى است          ادب را به کوشش تـوان یافـتن

14 ـ لَیسَ لِبَخیلٍ راحةٌ و لا لِحَسودٍ لَذّةٌ

بخل رنج است و حسادت محنت است          از ولـى ّ آمـوز درس عبـرتـــى
راحتـى در بخــ ل نتـوان یـافـتن                      در حسـد هـرگـز نیـابـى لذّتــ ى

15 ـ مَا الْتَقَتْ فِئَتانِ قَطُّ اِلاّ نُصِرَ اَعظَمُهُما عَفواً

عفــ و آییـن بزرگـــان باشـــد                      بـخشش آییـنـه دورانـدیـش اسـت
دو گـروهـى که به جنگنـد و ستیـز         نصرت آن راست که عفوش بیش است

16 ـ عَونُک لِلضَّعیفِ اَفضَلُ مِنَ الصَدَقَة

سخنـى دارم از امـام همام          کـه مفید است بهر هر طبقه
دستگیرى ز ناتوان و ضعیف           به یقین، بهتر است از صدقه

17 ـ المُؤمِن اِذا اَحسَنَ استَبشَرَ وَ اِذا اَساءَ استَغفَرَ

گر ز بخت بد به کس بد کرده اى          هان، مشـو نومیـد از درگاه ربّ
مـؤمن ار نیکى کنـد شادان شود         ور کند بد، مى کنـد بخشش طلـب

18 ـ المُسلِمُ الّذى سَلِمَ المُسلِمون مِن لِسانه وَ یَده

شـنو پند فرزند موسـى بن جعفر                  امـام بحـق، مـاه بـرج امـامت
کسـى هسـت مُسلم که باشند مردم         ز دست و زبانش به امن و سلامت

19 ـ لَیسَ مِنّا مَن لَم یأمَن جارُهُ بَوائِقَه

به همـسایه نیکى کن اى نیکمرد          که همـسایه را بر تو حقها بوَد
از آن کس که همسایه ایمن نبُود            بـفرمود مـولا: نـه از ما بوَد

20 ـ التواضُعُ ان تُعطى النّاس مِن نَفسِک ما تُحبّ ان یُعطوک مِثلَه

چنان سـر کن اى دوست با نیک و بد          که باشـد ز تـو نیک و بد در امـان
تـواضع چـنان کن به خـلق خـداى                  که خواهـى کنـد خلق با تو چنـان

21 ـ مِن علاماتِ الفقیهِ الحُکم و العِلم و الصَّمت

بصیـر بـاش به احکـام دین حق که خداى          از آن فقیه که دانا به حـکم اوست رضاست
نشـانـه هـاى فقـاهـت به نزد پـیر خرد            قضـاوت بحـق و دانـش و سکوت بجاست

22 ـ الصَّفح الجمیلُ العفوُ مِن غیرِ عِتاب

عفو چون کرده اى خطاب مکن            کار بـى جا و نـاصـواب مکن
وه چه نیکوسـت، عفـو بى منّت          عفو کـردى اگـر، عتـاب مکن

23 ـ لایَأبَى الکرامَةَ الاّ الحِمارَ

بشـنـو کـلـام نـغـز فـرزنـد پیمبر                گفتـار او روشـنـگـر شبهاى تار است
جز مردم احـمـق نتـابـد رخ ز احسان         هر کس کند احسان مردم ردّ، حمار است

24 ـ السّخى ّ یأکُل مِن طَعامِ الناس لِیأکُلوا مِن طَعامِه

سخـى مى خورد نان ز خوان کسان          که مردم به رغبت ز خوانش خورند
بخیــ ل از سـر بخـل نان کسـى                 نیـارد خـورد تا که نانش خورنـد

25 ـ السّخى ُّ قریبٌ مِن اللهِ، قریبٌ مِن الجنّة، قریبٌ مِن الناسِ

سخـاوتمنـد هرگز نیست تنهـا             که تنـهایى نصیب دیگران است
سخـى باشد قریـب رحمت حق          به نزدیک بهشت و مردمان است

26 ـ صدیقُ الجاهِلِ فى التَّعَب

به نـادان مکـن دوستى ، چون تـو را          گـدازد ز کـزدار خـود روز و شب
بگفتـا علــ ى بن موسـى الـرضـا             رفاقـت به نـادان غـم اسـت و تعب

27 ـ اَفضَلُ العَقلِ معرفَةُ الاِنسانِ بِربّه

ز خـاطر مـبر شـکـر یزدان پـاک                           که شـکـر نعـَم نعمـت افزون کنـد
بهین دانش اى دوست، آن دانشى است         که ات رهـبرى سوى بـى چـون کند

28 ـ مَن رَضى َ بالیَسیرِ مِنَ الحَلال خفّت مَؤونتهُ

رضـا بـاش بر داده کردگـار                   کـه خشنـودى از حق بوَد بندگى
اگر شـاد گـردى به اندک حلال          سبـک بـگـذرى از پل زندگـى

29 ـ مَن رَضى بالقَلیل مِن الرِزقِ قُبِلَ منه الیسیرُ مِنَ العمَل

کلامـى شنـو از شهنشاه طـوس          ولـى ّ خـداونـد و سبـط رسـول
چون بر رزق اندک رضایى ، خداى          کنـد طـاعـت انـدکـت را قبول

30 ـ الصَّمتُ یَکسبُ المحبّةَ و هو دلیلٌ على کُلِّ خیرٍ

ز حسن خموشى و اوصاف آن          چنین گفت شاه خراسان، رضا
خموشـى به بار آورَد دوستـى          شـود رهگشـاى همه خوبهـا

31 ـ مَن حاسَبَ نَفسَه رَبِحَ و مَن غَفَلَ عَنها خَسِرَ

تواى که دیده فرو بسته اى ز کرده خویش          همیشـه زشتـى احـوال دیگران بینـى
حساب نفس بداندیش کن که سـود برى            شوى چو غافل از اعمال خود زیان بینى

32 ـ مَنِ اعتَبَرَ اَبصَرَ وَ مَن اَبصَرَ فَهِمَ و مَن فَهِمَ علِِمَ

امام راسـت کلامـى که مرد بـاتدبیر              هزار نکتـه از آن یک کلام مى خـواند
کسى که عبرت گیرد بسـى شـود بینا          کسـى که بینــ ا گردد بفهمـد و داند

33 ـ افضَلُ المالِ ما وُقى َ به العِرضُ

توانـگر را بگـو امروز کـن ایثار سیم و زر                     که فردا سیـم و زر در اختیـار دیگـران باشد
بهین مـال آن بوَد کان موجب حفظ شرف گردد          اگر در راه دیگر صرف شد، حاصل زیان باشد

34 ـ المُؤمِنُ اِذا غَضِبَ لَم یُخرِجهُ غَضَبُهُ مِن حَقّ

سخنـى بشنـو از امـام غریـب           تا شـود علم و دانشـت افـزون
مـرد مـؤمن اگر به خشـم شود          نـرود از طریـق حـق بیـرون

35 ـ المُؤمِنُ اِذا قَدرَ لَم یَأخُذُ اَکثَرَ مِن حَقّه

نکـته اى بشنـو ز فرزند رسـول                آن که مـردم را امـام و پیشواست
گـر که قـدرت دست مؤمن اوفتاد         بیشتر از حـقّ خود هرگز نخواست

36 ـ النّظَرُ الى ذرّیّةِ محمّدٍ عبادَةٌ

بکـن عادت به کردار بزرگـان          که نتوان کرد آسان ترک عـادت
نظر کـردن به فرزنـد پیمبـر            بوَد در پیش مرد حق، عبادت

37 ـ اِنّما الحِمیَةُ مِن الشَّى ءِ الاِقلالُ مِنهُ

شنـو از علـى بن موسى الرضـا          کلامى که افزادیت عقـل و هـوش
چو پرهیز خواهـى کنى از خوراک          به کـم خوردن خوردنیهـا بکـوش

38 ـ لایَعدمُ العُقوبَةَ مَن اَدرَعَ بالبَغى ِ

گو به آن کس که ظلـم کرد فزون          کـه عقـوبـت نـبـوده نشمـارد
گـر بخـواهـد زیَـد به آرامـش               کیـفـر روزگـار نــ گــ ذارد

39 ـ لاتَطلُبوا الهُدى فى غَیرِ القُرآنِ فَتَضِلّوا

بـگـفـتـا رضـا، ماه برج ولایت          هدایـت مجـوییـد از غیـر قـرآن
بـجـز راه قـرآن مـپـویید راهى          کـه گـمراهى آخر بوَد حاصـل آن

40 ـ مِن عَلامةِ ایمانِ المُؤمِنِ، کِتمانُ السِّر و الصَّبرُ فى البأساء و الضرّاء و مُداراة النّاس

از عـلامـات مرد حق باشد          رازدارى و صـبر بر سختى
با مـدارا بـه مردمان پویـد              راه آزادگـى و خـوشبـختى



کلمات کلیدی : امام رضا ع-حدیث به صورت شعر-حدیث رضا ع، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی

[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 90/7/16:: 11:5 صبح
حضرت معصومه در سخن امامان

حضرت معصومه در سخن امامان
حضرت معصومه (ع ) از نمونه زنان نادرى است که جهان به خود دیده است ، قرب و منزلت خدایى این بانوى بزرگ ، و روح عظیم و الهى او، در مورد امامان چنین توصیف شده است :
امام صادق (ع ):
الا ان قم حرمى و حرم من بعدى ... تقبض فیها بمراه هى من ولدى و اسمها فاطمه بنت موسى ، یدخل بشفاعتها شیعتى الجنه باجمعهم (34) . بدانید مه قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است ، زنى از فرزندان من در این شهر در مى گذرد، که نام او فاطمه دختر موسى است . و همگى شیعه در روز قیامت به شفاعت او روانه بهشت مى شوند.
همچنین از روایاتى که اهمیت زیارت آن حضرت را یاد کرده است و براى آن اجر و پاداش بزرگ بیان داشته است ، گوشه اى از مقام والاى این بانو آشکار مى گردد و امام صادق (ع ) پیش از آنکه این فرزند گرانقدر متولد شود، از فضیلت زیارت و مدفن او سخن مى گوید و شیعه را به اهمیت آن توجه مى دهد:
امام صادق (ع ):
... و ان لنا حرما و هو بلده قم ، ستدفن فیها امراءه من اولادى تسمى فاطمه ، فمن زارها و جبت له الجنه ...(35) . شهر قم ، حرم ماست و در آن زنى از فرزندان من مدفون مى شود، به نام فاطمه هر کس او را زیارت کند، بهشت براى او واجب شود... .
حضرت امام رضا(ع ) نیز اهمیت زیارت حضرت معصومه (ع ) را بیان مى کنند، و شیعه را از این کانون معنویت و سر چشمه فیض الهى آگاه مى سازند:
امام رضا(ع ):
یا سعد! عندکم لنا قبر؟ قلت : جعلت فداک قبر فاطمه بنت موسى (ع ). نعم . من زارها عارفا یحقها فله الجنه (36) . اى سعید! در شهر شما ما آرامگاهى داریم ؟ گفتم : فدایت شوم ، قبر فاطمه دختر حضرت موسى (ع )؟. گفت (ع ): بلى ، هر کس آن بانو را با معرفت به حقش زیارت کند، سزاوار بهشت گردد... .
با اینکه امامزادگان بسیارى در این سر زمین مدفونند، حتى در زیر همین بقعه مطهر و در کنار حضرت معصومه (ع )، و همه مقامهاى ارجمندى دارند، لیکن امامان از اهمیت و ثواب زیارت حضرت معصومه (ع ) سخن گفته اند، و این بیانگر عظمت معنوى این بانو است .
امام جواد(ع ):
من زار عمتى بقم وجبت له الجنه (37) . آنکس که عمه ام را در شهر قم زیارت کند بهشت براى او واجب شود.
در آرامگاههاى امامزادگان ، بزرگان ، عالمان ، نوعا قرآن و فاتحه خواندن مرسوم است ؛ و در موارد بسیار نادرى است مه که براى امامزاده اى زیارت نامه اى رسیده باشد. درباره حضرت معصومه (ع ) از برادر بزرگوارش ‍ حضرت امام رضا(ع ) زیارتنامه رسیده است . از این رو مردمان ، حضرت معصومه (ع ) را چون دیگر امامان زیارت مى کنند و با او به گفتگو مى نشینند و از روح بزرگش استمداد مى طلبند؛ و این خود والایى مقام و منزلت این بانو را مى رساند.

برگرفته: از کتاب حضرت معصومه علیها السلام وشهر قم/محمد حکیمی

 


 



کلمات کلیدی : حضرت معصومه.ویژگیها. حضرت معصومه و امامان ع، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی

[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 90/7/6:: 11:30 عصر
ولادت حضرت معصومه س مبارک باد.
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 90/7/6:: 11:20 عصر
<      1   2   3   4   5   >>   >

محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.

قالب بلاگفا

قالب وبلاگ

purchase vpn

بازی اندروید