|
|
|
دید و بازدید، دوستی را استوار می کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
سوال :ماهیت میزان در قیامت چیست؟ پاسخ :نظام قیامت, یک نظام تکوینی و حقیقی است نه قراردادی و اعتباری . آیات قرآن با تعبیرات مختلف, ابعاد گوناگون این نظام را تشریح کرده است که برای اهل آن, اشارات و نکات خاصی دارد . در اینجا به ذکر چند نمونه از آیات قرآنی اکتفا و به تدبّر و تأمل در آنها توصیه می شود:1 . وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِما کانُوا بِآیاتِنا یَظْلِمُونَ و در آن روز )قیامت ( سنجش [ اعمال از آن حق و از جانب \حق است پس هرکس میزان های [ عمل \او سنگین باشد, آنان خود رستگارانند و هرکس میزان های [ عمل \ او سبک باشد پس آنانند که به خود زیان زده اند چرا که به آیات ما ستم کرده اند اعراف )7 (, آیه 8 و 9 . .این آیات با تعبیر جالبی, این حقیقت را بازگو می کند که وزن و میزان, از آن خدا بوده و از جانب او است هر چقدر نامه عمل انسان با حق تطابق داشته باشد و هر مقدار که حق, سنگینی کرده و بر اعمال انسان حاکم باشد, آدمی رستگار خواهد بود . در مقابل, هر اندازه که صحیفه عمل از حق دور بوده و با آن مطابقت نداشته باشد, آدمی زیان بار و ستمکار به نفس خود خواهد بود . این آیه به خوبی می رساند که عالم انسان با حق سنجیده می شود اگر چرخش به سوی حق بود, رستگاری است وگرنه به سوی هلاکت و فلاکت .2 . وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفی بِنا حاسِبِینَ انبیاء )12 (, آیه 74 . میزان های دادگری را در روز رستاخیز می نهیم, پس هیچ کس [ در \چیزی ستم نمی بیند, و اگر [ عمل \هم وزن دانه خردلی باشد, آن را می آوریم و کافی است که ما حسابرس باشیم .این آیه می گوید: میزان قسط, حق و عدل است و به حدی میزان دقیق است که یک ذره - ولو به اندازه خردل را نادیده نمی گیرد.امام صادق علیه السلام موازین ذکر شده در این آیه را انبیا و اوصیا دانسته است بحارالانوار, ج 7, ص 942, ح 6 .. با توجه به آیه قبل و این روایت, می توان چنین استنباط کرد, آنچه صحیفه اعمال ما با آنها سنجیده می شود, هم حق است و هم انبیا و اولیا چرا که تحقّق عینی حق در پیامبران, امامان و اوصیا است .3 . فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُونَ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خالِدُونَ مؤمنون )32 (, آیات 101 - 301 . پس آن گاه که در صور دمیده شود, [ دیگر \آن روز میانشان نسبت خویشاوندی وجود ندارد و از [ حال \یکدیگر نمی پرسند . پس کسانی که کفه میزان [ اعمال, افکار, عقاید, اوصاف و اخلاق \آنان سنگین باشد, ایشان رستگارانند و کسانی که کفه میزان [ اعمال, اوصاف, عقاید و اخلاق \آنان سبک باشد, آنان به خویشتن زیان زده [ و \همیشه در جهنم می مانند .این آیات نیز به روشنی می گویند: اگر مجموع نامه عمل و عالَمی که آدمی برای خود ساخته است, به سوی حق سنگینی کرد, نجات می یابد و آنان که در مجموع گرایش وجودشان به سوی خداوند سبک باشد جهنمی می شوند .4 . قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالاً الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً أُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَزْناً ذلِکَ جَزاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِما کَفَرُوا وَ اتَّخَذُوا آیاتِی وَ رُسُلِی هُزُواً کهف )81 (, آیات 301 - 601 . بگو: آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه گردانیم؟ [ آنان \کسانی اند که کوشش آنها در زندگی دنیا, به هدر رفته و خود می پندارند که کار خوب انجام می دهند . [ آری \آنان کسانی اند که آیات پروردگارشان و لقای او را انکار کردند در نتیجه اعمالشان تباه گردید و روز قیامت برای آنها وزنه [ و میزانی \نخواهیم نهاد . این جهنم سزای آنان است چرا که کافر شدند و آیات من و پیامبرانم را به ریشخند گرفتند .این آیه شریفه نیز بیانگر این حقیقت است که هر قدر, موازین عالم انسان با حق تطبیق نکند و کشش او به سوی غیرحق شدید باشد, اصلاً وزنه و میزانی برای او در کار نخواهد بود . انسان هایی که کششی به سوی خدا نداشتند و اعمال, افکار, کردار, اوصاف و اخلاقشان براساس حق نبود اصلاً میزانی برای آنان وجود نخواهد داشت و مستقیم به سوی جهنم و جهنم ها برده شده و سیر قهقرایی خواهند داشت .روایات نیز بیان های دقیق و عمیقی درباره میزان دارند که در اینجا تنها به ذکر یک روایت اکتفا می شود: هشام بن حکم روایت می کند که زندیقی [ که از مخالفان امام صادق علیه السلام بود \از حضرت پرسید: آیا چنین نیست که اعمال وزن می شوند؟ [ امام صادق علیه السلام در مقام پاسخ \ فرمود: نه, حقیقت آن است که اعمال جسم نیستند [ تا وزن شوند\ بلکه موازنه [ در چگونگی و در کیفیت \آن چیزی است که عمل می کنند . کسی احتیاج به وزن کردن اشیاء دارد [ که \ عدد اشیاء و سنگینی و سبکی آنها را نداند و هیچ چیزی بر خداوند پوشیده نیست . [ زندیق \گفت: پس معنای میزان چیست؟ [ امام صادق علیه السلام در پاسخ \فرمود: یعنی عدل . [ زندیق \گفت: معنای این آیه در قرآن که [ می فرماید\: پس کسی که موازینش سنگین باشد , چیست؟ [ حضرت در پاسخ \فرمود: کسی که عملش راجح باشد بحارالانوار, ج 7, ص 842 و 942, ح 3 . .این حدیث, نکات قابل تأملی را بیان می کند:1. میزان, چگونگی عمل را می سنجد و به کیفیت نظر دارد .2. میزان براساس عدل خواهد بود یعنی, آن عالم و موقف به اندازه ای دقیق است که هیچ عمل, صفت, خُلق و عقیده ای را - هرچند کوچک و جزئی در هنگام سنجش, فروگذار نخواهند کرد و از نظر دور نخواهند داشت .3. میزان, به معنای رجحان عمل انسان به سوی حق است .باید توجه داشت که مسئله ولایت و ارتباط با اولیای الهی یکی از مصادیق گرایش به حق است. به طور مثال محبت و اتحاد روحی با امیرالمؤمنین علیه السلام میزان را به سوی حق, سنگین خواهد کرد و آدمی را از فرو غلتیدن در جهنم و جهنم ها و دوری از خداوند سبحان نجات خواهد داد محمد شجاعی, مواقف حشر, مبحث میزان . کلمات کلیدی : میزان -نامه عمل، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی
[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 89/12/18:: 8:53 عصر
سوال :بدن برزخی چگونه است و از چه چیزی ساخته می شود؟ آیا مادی است یا غیر مادی و یا مابین این دو لطفاً توضیح دهید؟ پاسخ :بسیاری از حقایق هستی - به خصوص حقایقی که در ماورای جهان طبیعت وجود دارد برای ما پوشیده است . البته این ندانستن, بیشتر در کم و کیف و چگونگی آن حقایق است ولی عقل و وحی اصل آنها را اثبات کرده اند. دانش ما به کنه و ماهیت آن حقایق, بسیار محدود است مگر برای عده کمی که با سلوک عملی در همین دنیا به آن عوالم راه یافته باشند و علم اجمالی آنان, به علم تفصیلی تبدیل شده باشد . از این رو, سنخیت و چگونگی بدن های برزخی, برای ما به صورت کامل و دقیق روشن نیست ولی در عین حال از مجموعه آیات و روایات و تحلیل های عقلی, می توان دورنمایی از کم و کیف بدن برزخی را تصویر کرد .در این باره توجه به سه مطلب ضروری است: یکم . در تمام عوالم هستی )عالم مادی, برزخ و قیامت (, انسان دارای بدن است و در هیچ عالمی بی بدن نیست به دلیل اینکه روح انسان حقیقتی است که در متن و ذات آن, تعلّق به بدن نهفته است . دوم . هر یک از عوالم هستی دارای نظام, احکام, آثار و قوانین مخصوص به خود است یعنی, در عالم طبیعت, قوانینی حاکم است که غیر از سنن حاکم بر عالم برزخ است . در عالم برزخ نیز نظامی وجود دارد که در عالم قیامت نیست و در عالم قیامت, آثاری هست که در دو عالم برزخ و ماده وجود ندارد . از این رو, بدنی که در عالم طبیعت است, هم سنخ با قوانین حاکم بر این دنیا است و این بدن غیر از بدن برزخی است . بدن برزخی نیز هم سنخ با احکام و آثار عالم برزخ است . و همین طور بدن در قیامت, هم سنخ با سنن ویژه عالم قیامت و آماده پذیرش آن قوانین مخصوص است . برای مثال بدن قیامتی, بدنی است که در عین سوختن مدام, از بین نمی رود و بدن قیامتی یک فرد بهشتی, به صورتی است که در عین خوردن و آشامیدن, نیازی به تخلیه مواد تغذیه شده از بدن ندارد. بنابراین نباید تصور کرد که بدن های مادی, برزخی و قیامتی یکسان هستند . سوم . عالم قیامت, عالم بالاتر و نزدیک تر به مبدأ متعال است و از این رو موجودات آن از مراتب وجودی بالاتر و کامل تری برخوردارند . عالم جسم و یا نظام مادی دورترین عالم از مبدأ متعال است . از این رو, موجودات آن نیز از مراتب ضعیف تر و ناقص تری برخوردارند . موجودات عالم برزخ از موجودات عالم مادی, کامل تر ولی نسبت به موجودات عالم قیامت و تجرّد, ناقص ترند برای اطلاع تفصیلی از سه نکته فوق نگا: محمد شجاعی, معاد یا بازگشت به سوی خدا, ج 1, صص 821 - 141 و 212 - 622 . .با دقت در مطالب پیشین, مشخص می شود که:1 . بدن برزخی غیر از بدن مادی و غیر از بدن قیامتی است .2 . بدن برزخی متناسب با احکام و آثار و قوانین عالم برزخ است .3 . بدن برزخی از بدن مادی کامل تر و بالاتر و از بدن قیامتی ناقص تر و پایین تر است .بنابراین, بدن برزخی از آنجا که از بدن مادی بالاتر است, از سنخ ماده و جسم طبیعی نیست که احکام ماده بر آن غالب باشد ولی از آنجا که از بدن قیامتی پایین تر است, واجد برخی لوازم ماده - چون شکل, اندازه و مقدار است .روایات نیز به صراحت بیانگر این حقیقت است که بدن برزخی, شبیه بدن دنیوی است .امام صادق علیه السلام می فرماید: ارواح مؤمنان )در برزخ (, در بدن هایی شبیه بدن های دنیوی شان هستند بحارالانوار, ج 6, ص 862, ح 911 لکن فی ابدان کابدونهم . و ارواح انسان ها )در برزخ ( به صورت جسدهای دنیوی اند همان, ص 962, ح 121 ان الارواح فی صفة الاجساد . . امّا هرچند بدن برزخی بالاتر و کامل تر از بدن مادی است, در عین حال, از بدن قیامتی ناقص تر است .عبارت بدن هایی شبیه بدن های دنیوی یا در صورت جسدهای دنیوی بیانگر شباهت است نه یکسان بودن . شبیه آن است چون شکل, مقدار و اندازه دارد, و هر مرده ای, مرده دیگر را در این قالب مشاهده کرده, او را می شناسد چنان که در خواب, آدمی صورت خود را به شکل دنیوی با دیگران در سرور یا رنج می بیند . اما عین بدن دنیوی خود نیست چون می تواند - به طور مثال بدون وسایل و ابزار مادی, مسافت طولانی را سیر کند و با اراده ای, خود را در جای دیگر قرار دهد. به همین جهت, در بسیاری از روایات, خواب را نشانه خوبی برای عالم برزخ و بدن برزخی دانسته اند در این باب نگا: محمد شجاعی, خواب و نشان های آن, صص 85 - 26 . کلمات کلیدی : بدن برزخی-مادی، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی
[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 89/12/18:: 8:53 عصر
سوال :علت ترس از مرگ چیست؟ پاسخ :بسیاری از اندیشمندان - چه مسلمان و چه غیرمسلمان کوشیده اند تا پاسخی معقول و موجّه, به این پرسش اساسی بدهند که فرصت طرح و بررسی آنها در اینجا نیست . ما تنها به نظر ابن سینا در این خصوص اشاره کرده, به تحلیل آیات و روایات در پاسخ به این سؤال می پردازیم .در دیدگاه ابن سینا موجبات ترس از مرگ یکی از امور زیر است:1 . با مرگ, حقیقت و زندگی [ ظاهری دنیایی \ آدمی برچیده می شود 2 . نمی دانیم چه وقت می میریم 3 . مرگ پدیده ای ناشناخته است و از آن تجربه ای نداریم و برایمان امری مبهم است 4 . تجربه مرگ انفرادی و فردی است, نه جمعی 5 . مرگ موجب جدایی انسان از متعلّقات, دوستان و خویشاوندان می شود 6 . با رسیدن مرگ, همه آرزوها و آمال بشری بر باد می رود ابو علی سینا, رسائل, )رسالةالشفاء من خوف الموت (, صص 043 - 643 . .ترس از مرگ در فرهنگ قرآنی و روایی, به اعتبار تفاوت انسان ها, علت های گوناگونی دارد . در یک منظر کلی, می توان انسان ها را از این جهت به سه گروه - ناقصان, متوسطان و کاملان تقسیم کرد . اما دلیل وحشت از مرگ در انسان های ناقص, این نکته ظریف است که انسان به حکم فطرت خود, حبّ به بقا و میل به جاودانگی دارد و از فنا, زوال و نیستی متنفر است .از این رو به عالمی که عالم حیات تلقی می شود, عشق ورزیده و از عالمی که به پندار خود عالم نیستی است, تنفّر دارد . بنابراین چنین افرادی به دلیل اینکه ایمان به عالم آخرت ندارند و قلوبشان به حیات ازلی وبقای سرمدی, اطمینان نیافته است, به این دنیا علاقه مند و به حسب آن, از مرگ هراسان و گریزان اند . خداوند متعال, عقیده این گروه از انسان ها را چنین بیان می کند: إِنْ هِیَ إِلاَّ حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ مؤمنون )32 (, آیه 73 . جز این زندگانی دنیای ما چیزی نیست, می میریم و زندگی می کنیم و دیگر برانگیخته نخواهید شد .بر این اساس, کافران که ایمان به حیات و عالم آخرت ندارند, از مرگ می ترسند بقره )2 (, آیه 91 . .عامل ترس از مرگ در انسان های متوسط, چیز دیگری است . متوسّطان - که ایمانشان به عالم آخرت و حیات قیامت کامل نیست به دلیل غفلت از آخرت و عالم برتر و بالاتر و توجّه به امور دنیایی و تلاش در آبادانی آنها, از مرگ می ترسند .امام صادق علیه السلام می فرماید: [ روزی \ مردی به سوی ابوذر آمده و پرسید: چرا ما از مرگ کراهت داریم؟ [ ابوذر در پاسخ \فرمود: به دلیل آنکه شما دنیا را آباد کرده اید و آخرت را خراب . پس کراهت [ و ترس \دارید که از آبادانی به سوی خرابی انتقال یابید مالنا نکره الموت قال: لانکم عمرتم الدنیا و خربتم الاخرة فتکرهون ان تنتعلوا , بحارالانوار, ج 6, ص 731, ح 24 . .ریشه این غفلت, آرزوهای دراز و یا متابعت از خواسته های نفسانی و مخالفت با حضرت حق است . امام علی علیه السلام می فرماید: ... آیا کسی نیست که از گناه توبه کند, پیش از آنکه مرگش فرا رسد؟... بدانید که شما در روزهایی به سر می برید که فرصت ساختن برگ است و از پس این, روزهای مرگ است... شما را فرموده اند که بار بربندید و توشه برگیرید . من بر شما از دو چیز بیشتر می ترسم: دنبال هوای نفس رفتن, و آرزوی دراز در سر پختن نهج البلاغه, خطبه 82, ص 92 . .به فرموده قرآن یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ روم )03 (, آیه 7 . این گروه, از زندگی دنیا, ظاهری می شناسند و حال آنکه از آخرت غافل اند . استن این عالم ای جان غفلت است هوشیاری این جهان را آفت است هوشیاری زان جهان است و چو آن غالب آید پست گردد این جهان مثنوی معنوی, دفتر اول, ابیات 6602 و 7602 .این متوسطان و غافلان, به گونه ای از مرگ غافل اند که به تعبیر حضرت علی علیه السلام: گویا مرگ را در دنیا به جز ما نوشته اند و گویا حق را در آن بر عهده جز ما هشته اند و گویی آنچه از مردگان می بینیم, مسافرانند که به زودی نزد ما باز می آیند, و آنان را در گورهایشان جای می دهیم و میراثشان را می خوریم, می پنداری ما پس از آنان جاودان به سر می بریم نهج البلاغه, کلمات قصار 221, ص 283 . .اما گروه سوم )انسان های کامل و مؤمنان مطمئن (, از مرگ کراهت ندارند ولی از آن ترس و خوف دارند . البته ترس آنان, مثبت و ارزشی است چرا که خوف آنها از عظمت خداوند متعال است نه مثل وحشت وابستگان به دنیای مادی و دلدادگان به تعلّقات آن .حضرت حق در قلب اولیای الهی, تجلّی کرده, از یک سو موجب هیبت و از سوی دیگر موجب شوق می شود . دل عاشقان خداوند متعال در هنگام ملاقات با حضرت حق - که با مرگ سرفصلی از آن آغاز می شود می تپد ولی این خوف غیر از ترس های معمولی است برای اطلاع تفصیلی از این موضوع ر .ک: خمینی, روح اللَّه, چهل حدیث, صص 303 - 703 . . ترس انسان های آن سویی از طول سفر, توشه کم و بزرگی و عظمت مقصد است نهج البلاغه, کلمات قصار 77, ص 273 . . اینان مرگ را چون زندگی, امتحان بزرگ الهی می دانند اشاره به آیه همان که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید ملک )76 (,آیه 2 . و می ترسند که از این آزمون, سربلند بیرون نیایند . هیچ مرده نیست پر حسرت زمرگ حسرتش آن است کِش کم بود برگ ورنه از چاهی به صحرا اوفتاد در میان دولت و عیش و گشاد زین مقام ماتم و ننگین مُناخ نقل افتادش به صحرای فراخ مقعد صدق و جلیسش حق شده رسته زین آب و گل آتشکده ور نکردی زندگانیی منیر یک دو دم ماندست مردانه بمیر مثنوی معنوی, دفتر پنجم, ابیات 671 - 771 .با این توضیحات اجمالی و مختصر, مشخص شد که اولا هر ترس و وحشتی از مرگ, بد و منفی نیست . اگر ترس از مرگ بر اثر غفلت و محدودیت نظر واندیشه به دنیای مادی باشد, وحشتی منفی و نابخردانه است . اما اگر وحشت از مرگ, براساس خوف از عظمت حق تعالی و ترس از چگونگی رویارویی با خدا باشد, ترسی مثبت و از سر شوق و عشق است . ثانیاً با تفاوت انسان ها و نوع نگرش ها, عوامل ترس از مرگ متفاوت و گوناگون خواهد بود . کلمات کلیدی : ترس از مرگ-، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی
[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 89/12/18:: 8:52 عصر
سوال :مواقف قیامت چگونه است؟! چه کنیم که از سختی های مراحل قیامت رها شویم؟ پاسخ :باید دانست قیامت نیز همانند دنیا دارای نظام است براساس روایات, قیامت دارای مواقف پنجاه گانه است و هر ایستگاهی به نوعی از اعمال رسیدگی می شود و در حقیقت عالم قیامت, پرده نمایش و ظهور اعمال و عقاید ما در دنیا است. همچنان که در دنیا ما در عرصه های مختلف زندگی شخصی, خانوادگی, اجتماعی و عبادت و... رفتارهای گوناگونی داشتیم در آنجا نیز ایستگاه حق اللَّه, حق الناس و به طور جزئی تر, حق نماز, حق قرآن و... وجود دارد و از انسان بازخواست می کنند و در حقیقت جلوه ای از اجرای عدالت خداوند است که به نمایش در می آید. به هر میزان که در این دنیا به این حقوق بیشتر و آسان تر پرداخته شده باشد, در صحنه قیامت سریع تر آن ایستگاه ها طی می شود. بنا بر آنچه گفته شد, این گونه نیست که انسان در صف های طولانی بایستد تا نوبت او برسد بلکه باید در صف های متعدد پاسخ گو باشد و چه بسا زمان پاسخ گویی هر کس طولانی باشد .با استفاده از آیات قرآن مجید, می توان روز قیامت را در سه مرحله کلی ترسیم کرد آشنایی با مفاهیم قرآن, )3 ( ص 832 - 332 .: مرحله اول: برانگیخته شدن همگانی: وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً کهف )81 (, آیه 99 . در صور دمیده می شود و ما همه آنها را گرد می آوریم . مرحله دوم: حرکت به سوی ایستگاه های حسابرسی و سؤال: وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِیدٌ ق )05 (, آیه 12 . هر انسانی وارد محشر می گردد, در حالی که همراه او حرکت دهنده و گواهی دهنده ای است . مرحله سوم: حرکت به سوی جایگاه کیفر و پاداش: وَ سِیقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلی جَهَنَّمَ زُمَراً زمر )93 (, آیه 17 . و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند و وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ زُمَراً زمر )93 (, آیه 37 . و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند, گروه گروه به سوی بهشت برده می شوند .این مراحل سه گانه دارای ایستگاه های بسیار و گردنه های سختی است که پیمودن هر کدام تا هزار سال طول می کشد, چنان که در قرآن مجید آمده است: ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ سجده )23 (, آیه 5 . سپس در روزی که مقدار آن هزار سال از سال هایی است که شما می شمرید به سوی او بالا می رود .حالت انتظار و بازخواست گناهکاران در قیامت, آن چنان سخت است و گرفتاری تبه کاران در آن روز به گونه ای شدید است که طی تمامی ایستگاه ها و مواقف, تا پنجاه هزار سال طول می کشد: تَعْرُجُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ معارج )07 (, آیه 4 . فرشتگان و روح )که بزرگ فرشتگان است ( به سوی او بالا می روند, در آن روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است .امام صادق علیه السلام در تأیید این معنا می فرماید: الا فحاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا فان فی القیامه خمسین موقفا کل موقف مثل ألف سنه مما تعدون, ثم تلا هذهه الایه )فی یوم کان مقداره خمسین الف سنه ( آگاه باشید! پس به حساب خود رسیدگی کنید قبل از آنکه به حساب شما رسیدگی شود به درستی که در قیامت پنجاه توقفگاه هست که هر کدام مانند هزار سال است از آنچه شما می شمرید . سپس [ آن حضرت \ این آیه را تلاوت فرمود: در روزی که مقدار آن پنجاه هزار سال است کافی, ج 8 . .البته سختی روز قیامت برای مؤمنان راستین, آسان می شود و طول مدت آن برای پرهیزگاران کوتاه می شود چنانکه در قرآن مجید می خوانیم: فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیراً انشقاق )48 (, آیات 7 - 8 . پس کسی که نامه اعمال او به دست راستش داده شود, به زودی از او حسابرسی آسانی می شود .به هر اندازه ایمان و عمل انسان با اخلاص بیشتری باشد از آسایش و آرامش زیادتری در آن روز بهره مند خواهد بود, تا آنجا که برای اولیای الهی و اهل بیت پاک پیامبرصلی الله علیه وآله هیچ گونه گرفتاری و سختی نخواهد رسید: فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً انسان )67 (, آیه 11 . خداوند آنان را از شر آن روز نگه می دارد و آنها را شادابی و شادمانی عنایت فرماید .برای توضیح بیشتر درباره چگونگی حضور در ایستگاه های قیامت, به دو مورد از تفاوت های مؤمنان و تبه کاران در هنگام برپایی قیامت اشاره می شود: 1 . ترس و وحشت و ایمنی بی تابی و آرامش انسان, در هنگام ورود به صحنه قیامت, بستگی کامل با چگونگی اعتقاد و اعمال او دارد در حالی که میزان گرفتاری انسان در توقفگاه های قیامت, به مقدار سرپیچی او, از تکالیف پروردگار است: وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ فَکُّ رَقَبَةٍ أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ یَتِیماً ذا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَةٍ بلد )09 (, آیات 61 - 21 . و تو نمی دانی آن گردنه چیست! آزاد کردن برده ای یا غذا دادن در روز گرسنگی به یتیمی از خویشاوندان یا به مستمندی از خاک نشین .انسان های مؤمن, به تناسب انجام نیکی ها و عمل به واجبات و ترک محرمات, از آشفتگی و پریشانی روز قیامت در امان هستند: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ نمل )72 (, آیه 98 . کسانی که نیکی با خود بیاورند, پاداشی بهتر از آن خواهند داشت و آنان از وحشت آن روز در امان می باشند و لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ انبیاء )12 (, آیه 301 . وحشت بزرگ [ صحنه قیامت \ آنان را اندوهگین نمی کند .اما کافران و تبه کاران همراه با اضطراب و هراس شدید وارد صحرای محشر می شوند: قُلُوبٌ یَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ أَبْصارُها خاشِعَةٌ نازعات )97 (, آیات 8 - 9 . دل هایی در آن روز, سخت مضطرب است و چشم های آنان از شدت ترس فرو افتاده است و در هنگام حسابرسی و سؤال, آنان را با شدّت و سختی توقیف می کنند: وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ صافات )73 (, آیه 42 . آنها را نگه دارید که باید بازپرسی شوند . 2 . سکوت و صحبت کردن از جلوه های حاکمیت مطلق خداوند در روز قیامت, این است که هیچ کس, بدون اجازه و فرمان او, حق سخن گفتن ندارد: یَوْمَ یَأْتِ لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ هود )11 (, آیه 501 . روزی فرا می رسد که هیچ کس جز به اجازه )او ( سخن نمی گوید .این بدان جهت است که پس از حضور مردم در صحنه قیامت, ذلت و حقارت تبه کاران و عزت و کرامت فرزانگان, بیشتر نمایان شود . از این رو در برخی از ایستگاه های قیامت, اجازه سخن گفتن به گناه کاران داده نمی شود تا با حقارت بیشتر به اعمال آنان رسیدگی شود: الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ یس )63 (, آیه 56 . امروز بر دهانشان مهر می نهیم و دست هایشان با ما سخن می گویند و پاهایشان به آنچه که انجام می دادند, شهادت می دهند .مهر سکوت نیز خود عذابی خوار کننده است, چنان که خداوند به جهنمیان می فرماید: اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ مؤمنون )32 (, آیه 801 . در جهنم گم شوید و با من سخن مگویید .و اگر تبه کاران در بعضی دیگر از مواقف قیامت, اجازه سخن می یابند, یا برای اثبات جرم آنان است )یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ ( نور )42 (, آیه 42: روزی که زبان ها بر علیه آنان گواهی می دهند . و یا در جهت آشکار شدن دشمنی و تخاصم میان آنان )ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ ( زمر )93 (, آیه 13: سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان به مبارزه و دشمنی برمی خیزید . و یا نمایانگر شدت نیاز و بدبختی آنان است: یَوْمَ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ حدید )75 (, آیه 31 . روزی که زنان و مردان منافق به مؤمنان به مؤمنان می گویند: نظری به ما بیفکنید تا از نور شما پرتوی برگیریم .اما سخن گفتن مؤمنان و شایستگان, نشانه مقام والای آنان نزد پروردگار است چنان که درباره پیامبرصلی الله علیه وآله و مسلمانان می خوانیم: وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً بقره )2 (, آیه 341 . بدین ترتیب شما را امت میانه ای قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر هم بر شما گواه باشد .بنابراین, تنها کسانی توانایی سخن گفتن دارند که از سوی خداوند, اجازه داشته باشند و سخن حق بگویند: لا یَتَکَلَّمُونَ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً نبأ )87 (, آیه 83 . هیچ کس جز به اجازه خداوند رحمان سخن نمی گوید [ و آن گاه که می گوید \درست و حق می گوید .در نتیجه انجام دادن واجبات, ترک محرمات, ترک دلبستگی ها و وابستگی ها, پیروی قولی و عملی از آموزه های حضرت رسول صلی الله علیه وآله و ائمه اطهارعلیهم السلام و خالص ساختن نیت و قصد, تنها راه یا راه هایی است که می تواند انسان را به آن مدارج عالی برساند و از سختی های مواقف قیامت نجات دهد . کلمات کلیدی : مواقف قیامت-مواقف پنجاه گانه، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی
[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 89/12/18:: 8:51 عصر
سوال :بحث هرمنوتیک توسط چه کسی و در تحت چه عنوانی در ایران مطرح شد؟ پاسخ : هرمنوتیک به شکلی که با آموزه ها, باورها و اعتقاداتمان قالب زنی شده و در ساختاری علمی ارائه گردیده, نخستین بار از سوی دکتر عبدالکریم سروش تحت عنوان قبض و بسط تئوریک شریعت در مجله کیهان فرهنگی مطرح شد و بعدها به صورت نوشتاری مستقل با همین عنوان منتشر گردید. البته پژوهشگران دیگری بوده اند که این موضوع را از دیدگاه فیلسوفان غربی در ایران مطرح کرده اند اما این مبحث با خصوصیت آمیختگی با گزاره ها و رشته های آشنا با فرهنگ ایران, اولین بار از سوی دکتر سروش طرح شد. به نظر می رسد عمده ترین زمینه طرح چنین موضوعی, حیثیت علمی و تئوریکی آن است. بدون شک در عصر تبادل نظر و اطلاعات و نیز انسانی که ذهنی جستجوگر و فطرتی علاقه مند به مباحث جدید و تازه دارد, پدیدار شدن موضوعات و مسائل جدید در عرصه پژوهش کاملاً طبیعی می نماید. کلمات کلیدی : هرمنوتیک -سروش، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی
[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 89/12/18:: 8:51 عصر
سوال :اصولاً فرق میان ایمان و یقین چیست؟ ایمان مربوط به حوزه دل و قلب است, یا مربوط به حوزه عقل؟ پاسخ :چنان که در تبیین ماهیت ایمان از دیدگاه قرآن گفته شد, ایمان هم به حوزه عقل مربوط است و هم به حوزه قلب چرا که ایمان بر دو عنصر استوار است: عنصر معرفت و یقین که مرتبط با ساحت عقل آدمی است و عنصر انقیاد و تسلیم که مربوط به ساحت قلب بشر است. ایمان معرفت و یقین توأم با تسلیم درونی است یعنی, در ایمان, آدمی به آموزه هایی معرفت و یقین داشته و قلب و دل او نسبت به آنها تسلیم و در برابر آنها منقاد است. کلمات کلیدی : ایمان-یقین، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی
[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 89/12/18:: 8:50 عصر
سوال :چند عالم وجود دارد و مراد از عالمین چیست؟ آیا مقصود دو عالم است؟ پاسخ :بنا بر نظر مفسّران مقصود از عالمین عالم همه موجودات یعنی, عالم هر نوعی از موجودات چون عالم جمادات, عالم نباتات, عالم حیوانات و عالم انسان است و نیز عالم هر گروهی از مردمان است که در منطقه ای خاص و با زبان ویژه سخن می گویند چون عالم عرب و عالم عجم. خداوند متعال تمامی این عوالم را ربوبیت کرده آنها را تدبیر می کند. نگا: المیزان, ج 1, ص 12. اما این که دو عالم وجود دارد چنین نیست بلکه در یک نظر کلان, سه عالم هست: عالم ماده و مادی, عالم مثال و مثالی و عالم مجرد. هر یک از این عالم ها در درون خود عوالمی دارند که طرح تفصیلی آن در این مقام نمی گنجد. اینک, توضیح مختصر هر یک از این عوالم: 1- اولین عالم, عالم تجرّد و جبروت است که عالم بالاتر و نزدیک تر به مبدأ متعال است و موجودات آن از مراتب وجودی بالاتری برخوردارند. عالمی که در جای خود دارای عوالمی است که بعضی برتر از بعضی, و برخی مترتب بر بعض دیگر و نشأت گرفته از آن است. 2- عالم بعدی, عالم مثال و برزخ یا ملکوت است که مترتب بر عالم اول و متأخر از آن و نشأت گرفته از آن است که در جای خود دارای عوالمی بوده که بعضی برتر از بعضی و بعضی مترتب بر بعض دیگر و نشأت گرفته از آن است. 3- عالم جسم و جسمانیات و یا نظام مادی است که عالم شهادت و ناسوت نیز نامیده می شود و آخرین عالم از عوالم وجود و هستی است و نشأت گرفته از عالم مثال و مترتب بر آن است. برای آگاهی بیشتر ر.ک: استاد شجاعی, محمد, معاد یا بازگشت به سوی خدا, ج 1, ص 212 - 622. کلمات کلیدی : عوالم-عالمین، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی
[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 89/12/18:: 8:49 عصر
سوال :یاد مرگ چه فوایدی دارد؟ پاسخ :امیرالمؤمنین)ع(, فواید یاد مرگ را امور ذیل شمرده اند: 1. یاد مرگ سبب بازداشتن انسان از بیهودگی و بازی های دنیوی می شود: به خدا سوگند, یاد مرگ مرا از هزل و بیهودگی منع می کند .نهج البلاغه, خطبه 48, ص 66. 2. اندیشه مرگ مانع انجام دادن کارهای زشت و ناروا است: هان! \ مرگ [بر هم زننده لذت ها, تیره کننده شهوت ها, و برنده آرزوها را به یاد آرید, آن گاه که به کارهای زشت شتاب می آرید .همان, خطبه 99, ص 29. 3. یاد مرگ موجب انجام دادن اعمال و کردار نیک می شود: آن که مرگ را چشم داشت, در کارهای نیک پای پیش گذاشت همان, کلمات قصار 13, ص 463. 4. تذکر مرگ سبب بی رغبتی و کم خشنودی در دنیا می شود: آن که مرگ را بسیار یاد کند, از دنیا به اندک خشنود شود .همان, کلمات قصار 943, ص 324. 5. اندیشه مرگ و تفکر در مردگان پیشین باعث عبرت آموزی است: پنداشتند که جای مردگان تهی است حال آن که سخت مایه عبرت اند... \ مردگان شان [ مایه پند باشند, بهتر است تا وسیله فخر و بزرگواری .همان, خطبه 122, ص 252. کلمات کلیدی : یاد مرگ-، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی
[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 89/12/18:: 8:49 عصر
سوال :عزاداری برای امام حسین تا چه اندازه مجاز است؟ پاسخ :با توجه به حکمت عزاداری بر اهل بیت)ع( - به خصوص امام حسین)ع( - حدّ عزاداری را شرع و عقلاء تعیین می کنند. اگر عزاداری در شیوه هایی اجرا شود که شور را بر شعور غالب سازد و به نوعی موجب انحراف از فلسفه عزاداری گردد خارج از حدود عزاداری مشروع, مقبول, موجّه و معقول است. اگر قالب های عزاداری به گونه ای باشد که عقلای جامعه, آن را تقبیح کرده, آن را موجب وهن مذهب و آموزه های اصلی عاشورا می دانند, قطعاً حدّ غیرمجاز عزاداری خواهد بود. گفتنی اینکه شکل و صورت عزاداری, باید به گونه ای باشد که بتواند هسته و محتوای اصلی پیام عاشورا را به مردم ابلاغ کند و باور انسان ها را نسبت به آنها تقویت نماید, ولی اگر این ظاهر به صورتی درآید که نه تنها باطن و مغز را نشان ندهد, بلکه باعث گردد اصل مسأله و موضوع خدشه دار شود, شکل و صورت مناسبی نخواهد بود و این لباس بر قامت این تن رعنا, راست نخواهد آمد. به عنوان مثال قمه زنی - که یک گونه خاص عزاداری است - نه تنها شعارها و گفتارهای اصلی عاشورا را به درستی ابلاغ نمی کند بلکه چنانچه مقام معظم رهبری فرمودند, موجب وهن قضیه کربلا می گردد و لذا غیرمجاز است.در این خصوص نگا: پیرامون عزاداری عاشورا, )مجموعه سخنان, استفتائات و جواب های مقام معظم رهبری در خصوص عاشورا(. کلمات کلیدی : حد عزا-فلسفه عزاداری، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی
[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 89/12/18:: 8:48 عصر
سوال :چرا در مواردی مثل شهادت امام حسین)ع(, ما قبل از عزا, عزاداری را شروع می کنیم؟ پاسخ :عزاداری های پیش از عاشورا, مقدمه ورود در عزاداری روز عاشورا است. اصل عزاداری برای اباعبداللَّه الحسین)ع( از دستورات و مستحبات اکید شرع مقدس است اما شکل, نحوه و زمان آن, از عادات و رسوم عرف و مردم تأثیر می پذیرد. به عنوان مثال در بعضی مناطق, عزاداری برای حضرت از روز هفتم آغاز شده و تا سوم امام ادامه دارد و در بعضی مناطق عزاداری از اول محرم تا روز عاشورا برقرار است. در بعضی مناطق نیز, روضه های مستمر در مواقع مختلف سال - به ویژه از اول محرم تا آخر ماه صفر - ادامه دارد. تمامی این اشکال و صورت ها, خوب است و اشکالی ندارد. بنابر آنچه گفته شد, مراسم عزاداری و سالگرد درگذشتگان, بستگی به فرهنگ و آداب مردم دارد که به طور معمول, مراسم سالگرد را در شب قبل می گیرند و از آنجا که رحلت و شهادت در سال های قبل, اتفاق افتاده, در هر صورت مراسم و عزاداری ها در هر زمان انجام شود, بعد از واقعه خواهد بود. کلمات کلیدی : عزاداری -عزا، امید-نا امیدی-ترجو-ارجی
[ نظر:() ]
ن : مرتضی حسین زاده
ت : 89/12/18:: 8:47 عصر
|
|
|
|